بایگانی خرداد ۱۳۹۲ :: روش روشن

روش روشن

دین،فرهنگ،سیاست



تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
رمزینۀ سایت

۱۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
اگر دقت کنید چند وقتی است که زمزمه هایی به گوش میرسد که نا آرامی های سوریه یک ربطی به سفیانی دارد یا همان قضیۀ سفیانی است. این کارها باعث گمراه شدن اذهان مردم میشود، برای مثال اگر ناآرامی های سوریه ربطی به قضیۀ سفیانی نداشته باشد (که ندارد) یعنی این ناآرامی ها پایان پذیرد اما ظهور امام زمان صورت نگیرد، مردم سرخورده و بی اعتماد میشوند و یا اصلا به اصل مهدویت شک میکنند و اگر بعدها سفیانی قیام کرد آنها فکر میکنند که این قضیه نیز مانند قبلی است.
سخنرانان و نویسندگانی که این موضوعات را مطرح میکنند خواسته یا ناخواسته حرف رهبر معظم انقلاب را رد کرده اند.
  • محمد مهدی رضایی
  • ۰
  • ۰

چگونه سوریه اسرائیل را به پایانش نزدیک میکند؟

 

چرا آمریکا،اسرائیل و حامیانش بر روی سوریه تمرکز کرده اند و کشور های عربی مانند قطر و عربستان میلیون ها دلار به تروریست های سوریه کمک میکنند؟ چرا بیش از یازده کشور به تروریست های سوریه کمک های مالی،نظامی و... ارسال میکنند؟ و در کل چرا تلاش میکنند تا دولت فعلی را کنار بزنند؟
این ماجرا از زمانی شروع میشود که دیکتاتور مصر حسنی مبارک سقوط کرد
و یک دولت نسبتا مردمی در مصر بوجود آمد...

  • محمد مهدی رضایی
  • ۰
  • ۰

چهار گام تا ظهور

گفت و گویی با حجت الاسلام و المسلمین ماندگاری:

برای رسیدن به ظهور، چهار گام باید طی شود. اولین گام، این است که مردم را به سمت پُرسش ببریم و روحیة پرسشگری را تقویت کنیم. گام دوم، فرهنگ سازیِ روحیة پذیرش و تسلیم است.

وقتی نگاه من به دین و ولیّ خدا، نگاه هدایتی باشد، پرسش می کنم، بعد به سمت پذیرش می روم و می پذیرم. ما باید مردم را به این سمت ببریم و در تمام منبرها و کلاس ها تلاشمان بر این باشد که مردم را به سمتی ببریم که حکم خدا را قبول کنند و بر حکم خدا حاشیه نزنند.

قدم سوم، آرایش است؛ یعنی مردم حس کنند زیباترین تشخصشان، تشخص دینی است. اگر من بخواهم زیبا راه بروم، زیبا حرف بزنم، زیبا ازدواج کنم، زیبا بپوشم، باید این زیبایی در قالب دین باشد. امروز، برخی از مردم حس می کنند اگر پوشش دینی داشته باشند، زشت می شوند و کلاسشان پایین می آید! ممکن است فردا هم بگویند: ما اگر کنار امام زمان(ع) راه برویم، کلاسمان پایین می آید. مردم باید احساس کنند اعتبار و شخصیتشان به دیانتشان است؛ نه به پول و گوشی و ماشینشان.

چهارمین و آخرین گام، این است که مردم را به سمت آرامش هدایت کنیم. مردم باید به آرامش برسند.

این گام ها به ترتیب است؛ یعنی من باید اول خودم را خالی و نیازمند پرسش ببینم. وقتی جواب پرسش را از اهل ذکر، یعنی اهل بیتb، شنیدم، پذیرش کنم. وقتی این پذیرش را انجام دادم، سرم را بالا بگیرم و احساس کنم زیباترین تشخص را دارم. با امام و دین بودن زیباست. امروزه اگر کسی بخواهد عروسی سالم و بدون گناه برگزار کند، مسخره اش می کنند؛ به دلیل این که الآن تشخص غربی اعتبارش بیشتر است.

یک بار کسی به من گفت: «حاج آقا شما را در تلویزیون نشان می دهند؛ بیا چند تا عکس با هم بگیریم!» گفتم: «من بزرگتر هستم یا خدا؟» گفت: «خُب خدا!» گفتم: «خدا روزی پنج بار صدایت می زند؛ برو با خدا عکس بگیر نه با من بنده». ببینید؛ این هنوز برای مردم جا نیفتاده و کسی نمی پذیرد.

آرامش یعنی چه؟ آرامش هر چیزی در گرو وصل به اصلش است. امام رضا(ع) فرمودند: «کلمةُ لا اله الاّ الله حِصنی...» خیلی ها فکر می کنند این «اَمِنَ من عذابی» یعنی «عذاب مِن یوم القیامة»؛ خیر! منظور، امان از عذاب در دنیاست؛ یعنی حفظ از عذاب اضطراب، استرس و تشویش خاطر و افسردگی که آن هم در گرو بندگی خدا است: «قولوا لا اله الا الله تُفلحوا»؛ بندگی خدا، مایه آرامش است.

رزمنده ها در جبهه، امکانات آرامشی نداشتند. فرش و بالش شان، کیسة گونی شن و رواندازشان هم یک چفیه بود. امکانات سرمایشی و گرمایشی هم نداشتند؛ ولی در سنگر هایشان آرامش داشتند؛ چون خدا را داشتند.

چرا گاهی وقت ها، افراد، احساس آرامش نمی کنند؟ حتی در مکه هم احساس آرامش ندارند؛ چون آنجا هم بندگی خدا نمی کنند. اگر ما می خواهیم مردم را به ظهور نزدیک کنیم، باید آنها را به این چهار عنصر نزدیک کنیم: 1. از دین پرسش کنند؛ 2. از دین پذیرش کنند؛ 3. با دین آرایش کنند؛ 4. با دین احساس آرامش کنند. اگر اینها فراهم شد، بعد من می گویم خدایا آن اسباب آرامش من کجاست؟ آن نشانی آرامش من کجاست؟ یا ایها العزیز... خدایا من بیچاره ام؛ همه چیز دارم؛ اما امام ندارم. یعنی هر چه توانستم خودم و مردم را به این سمت سوق دادم؛ ولی هنوز به آن نقطه مطلوب که فرج است نرسیده ام.


  • محمد مهدی رضایی