چکیده:
جهان غرب با استفاده از رسانههای فراگیر سعی میکند که مفاهیم موردنظر خویش را در جهت بهره برداری خاص خود به مخاطبانش القا کند. مفاهیم دینی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ چنانکه امروزه در رسانههای نوشتاری و دیداری غرب، شاهد القائات نادرست و سیاهنماییهای بسیاری علیه اسلام و مفاهیم دینی ـ اخلاقی هستیم. این نوشتار سعی دارد با مراجعه به برخی منابع مادر در غرب، شیوه معرفی مفاهیم مهدوی در رسانه های غربی را بررسی نماید.
برای شناختن و معرفی یک واژه میتوان مسیرهای مختلفی را طی کرد. از رجوع به دایرة المعارفها گرفته تا سایتهای اطلاعاتی ـ خبری و یا مقالات علمی. میزان اعتبار و دقت این مراجع با یکدیگر یکسان نیست و هریک متناسب با مخاطبانی خاص، مطالب خود را عرضه میکنند. ولی نقطه شروع بررسی علمی یک موضوع، رجوع به لغتنامهها و دایرةالمعارفهاست. دایرة المعارفها و لغتنامههای تخصصی که سطوح علمی متفاوتی هم دارند، معمولاً با استفاده از متخصصان هر موضوع، مقالاتی را ذیل مفهومی که قصد معرفی آن را دارند، ارائه مینمایند و سعی میکنند جهت حفظ مرجعیت خود، هم از ارجاعات گوناگونی برخوردار باشند و هم بیطرفی را حفظ کنند.
برای اینکه ببینیم غرب درباره مفاهیم مهدوی چه دیدگاهی را تبلیغ میکند، سری به چند لغتنامه و دایرة المعارف معروف غربی میزنیم. البته از آنجا که برخی از این منابع در زبانهای مختلف، ارائه اطلاعات میکنند و در بسیاری موارد، اطلاعات ارائه شده در یک زبان با زبان دیگر همخوانی ندارد، سراغ زبان اصلی آن لغتنامه و دایرة المعارف میرویم.
خواننده محترم توجه داشته باشد که مخاطب این لغتنامهها و دایرة المعارفها قشر عظیمی از مردم جهان با ملیتها و مذاهب مختلف هستند و بیان نادرست یا ناقص یک مفهوم میتواند دید مخاطبان را به سمت و سویی که مورد نظر تهیه کنندگان این منابع است، رهنمون شود. علاوه بر این، غالب نویسندگان و تهیه کنندگان مطالب این منابع، نه نویسندگان و پژوهشگران مهم دین اسلام و مذهب تشیع، بلکه دارندگان کرسیهای اسلام شناسی و شیعه شناسی در دانشگاههای بزرگ غرب هستند و بسیاری از آنها غیر مسلمان یا غیر معتقد و یا حتی دارای عقاید انحرافی و دشمنی با اسلام و تشیع هستند که در بخشهایی از مقاله به این مطلب بیشتر خواهیم پرداخت.
سری به لغتنامههای عمومی و تخصصی مکاتب معروف که به زبان انگلیسی هستند، میزنیم تا ببینیم این لغتنامهها در این مورد چه نوشتهاند. نگاه لغتنامههای عمومی به این واژه، معمولاً سطحی و گذراست؛ ولی جالب آن است که این واژه را ـ علیرغم عربی بودن ـ در لغتنامههای معروف مییابیم. به عنوان مثال، «فرهنگ لغات آکسفورد»[1] ذیل واژه "Mahdi"[2] در دیکشنری آنلاین خود در اینترنت، ریشه این واژه را از «هدی» (به معنای راهنمایی کردن) و معنای لفظی آن را «کسی که به راه صحیح هدایت شده» بیان میکند و این واژه را به سه صورت معنا مینماید:
1. (در اعتقادات عامه مسلمانان) یک رهبر روحانی و دنیوی است که پیش از اتمام جهان بر آن حکومت میکند و دین و عدالت را اعاده مینماید.
2. شخصی است که ادعای مهدی بودن میکند؛ به ویژه محمد احمد دونگولا (1843–85) در سودان که علیه رژیم مصر قیام کرد.
3. (در اعتقادات شیعه) امام دوازدهم است که انتظار آمدنش کشیده میشود تا بر بیعدالتی پیروز شود.
فرهنگ لغات «لانگمن»[3] نیز ذیل واژه "Mahdi"[4] این واژه را لغتی اسلامی میداند و به رهبری مقدس اشاره میکند که توسط خداوند فرستاده میشود و همه مردم را پیرو اسلام میکند. همچنین در ادامه، ادعای بسیاری از رهبران اسلامی مبنیبر اینکه مهدی هستند، ذکر میشود.
نسخه اینترنتی لغتنامه فرهنگ لغات «مریام وبستر»[5] هم واژه "Mahdi"[6] را «مسیحای مورد انتظار در عقیده رایج مسلمانان» و یا «رهبری اسلامی که وانمود میکند نقشی مسیحایی دارد»، معرفی میکند. نکته جالب در این لغتنامه آن است که اولین استعمال این لغت را در سال 1626 میلادی بیان میکند.
توجه به شیوه معرفی این واژه در لغتنامههای عمومی غربی ما را به چند نکته رهنمون میسازد:
1. از نظر بسیاری از این لغتنامهها «مهدی» نه به فردی در گذشته، بلکه به رهبری روحانی و جسمانی در آینده اشاره دارد. این مطلب در مقابل نظر کسانی از اهل سنت است که مهدی را بر خلفای گذشته منطبق میدانند.
2. اعاده دین و عدالت توسط مهدیf را میتوان جزو نقاط مشترک تلقی نویسندگان فرهنگها دانست، اگرچه شیطنتهایی همچون «پیرو اسلام کردن تمام مردم» را میتوان در میان کلمات ایشان دید.
حال به سراغ برخی لغتنامههای ویژه ادیان و مکاتب میرویم و ابتدا فرهنگ لغات فشرده «مکاتب جهان» آکسفورد[7] را ورقی میزنیم. این فرهنگ لغات که مختص مکاتب و مذاهب جهان و اصطلاحات و اماکن و افراد مؤثر در آنهاست، ذیل واژه "al-Mahdi"[8] مطالب زیر را نگاشته است:
در اسلام اهل سنت، کسی است که از طرف خداوند هدایت شده است. این لغت ممکن است در مورد گذشته (به ویژه خلفای راشدین) و یا خلفایی که باعث احیای اسلام شدند، به کار برده شود؛ ولی در اغلب موارد، این لغت، ارجاع به آینده دارد و به شخصی اشاره میکند که میآید تا در انتهای همه اشیاء (امور) پیشرو و جلودار باشد.
در اسلام شیعی، اعتقاد غالب، مهدی را همان امام غایب میداند که در آخرالزمان میآید. امام دوازدهم، علی بن محمد سیمَری[9] (؟) در سال 869 میلادی (255 هجری) در سامرا متولد شده است. در سال وفات پدر خود، یعنی 260 هجری، او به جای پدرش امام شد؛ ولی جدا از مردم و در انزوا بوده که از آن به غیبت صغری تعبیر میشود. در این مدت تنها به صورت بسیار نادر توسط اشخاص خاص و والارتبه دیده میشده است. وی توسط وکیلانی که پیاپی بودهاند، به سؤالات [مردم] پاسخ میداده است.
در فاصله کوتاهی پیش از مرگ وکیل چهارم، در سال 939 میلادی (329 هجری) او اعلام میکند که امام دیگری در آینده نخواهد بود و غیبت کبری رخ میدهد و امام تا زمانی که خداوند اجازه ظهور وی را بدهد، مخفی شده است. در همین زمان (غیبت کبری) امام غایب، راهنماییهایی را (به پیروانش) میدهد، صدای دعاکنندگان را میشنود و شفاعت هم میکند. «المهدی» همچنین «امام عصر»، «المنتظر» و «صاحب الزمان» نیز خوانده میشود.
در انتها هم اشارهای به «محمد سودانی» به عنوان مهدی میشود.
این لغتنامه، در ذیل واژه "Ghaiba"[10] نیز، ضمن معنا کردن آن به «مخفی شدن فرد توسط خدا و ناپیدایی در عین زنده بودن در زمین»، شاخصترین نمونه آن را «المهدی» معرفی میکند.
توجه به چند نکته در این لغتنامه حائز اهمیت است:
1. نگاهی به لیست نویسندگان بخش اسلام در این لغتنامه قابل توجه است. به عنوان مثال، یکی از مهمترین نویسندگان این بخش، دکتر کنس کرگ (Dr Kenneth Cragg) اسقف سابق اورشلیم است که انتخاب چنین شخصی میتواند گویای مطالب بسیاری باشد!
2. عدم اشاره کامل به دیدگاه اهل سنت در مورد مهدیf، نشان از عدم توجه آنان به این موضوع، تعدد دیدگاه و یا فقدان جایگاه این اعتقاد نزد اهل سنت دارد.
3. عدم ذکر صحیح نام حضرت حجتf و ذکر نام نائب آخر ایشان به جای نام حضرت اگرچه ممکن است سهوی باشد، ولی در لغتنامهای با این معروفیت، امری ناپسند است.
4. ذکر جزئیات نسبتاً دقیقی در مورد ولادت، غیبت صغری و کبری و نگاه شیعه به نقش امام در دوران غیبت، نشان از توجه غرب به این نظریه دارد.
دانشگاه آکسفورد فرهنگ لغات ویژهای در مورد اسلام[11] نیز دارد. در این لغتنامه، ذیل واژه "Mahdi"[12] ابتدا آن را «فردی که توسط خداوند هدایت شده» معنا میکند و در ادامه مینویسد:
آن، تصویری آخرت شناختی در اسلام است. مسلمانان اعتقاد دارند که او دوران عدالت و عقاید صحیح را در پایان تاریخ رهبری میکند و نیز عنوانی تجلیلی است که برای پیامبر و خلفای چهار گانه توسط مسلمانان اولیه بهکار رفته است. در قرآن از آن ذکری به میان نیامده است. این مفهوم توسط شیعیان و برخی اهل سنت به مفهوم «منجی مسیحاگونه» توسعه یافته که برای پشتیبانی و دفاع از هدف و آیین آنها باز میگردد. برخی اعتقادات رایج در مورد او عبارتاند از اینکه او از خانواده محمدk است، وقتی ظاهر میشود که جهان به طور جبران ناپذیری فاسد شده باشد؛ حکومت او زمان فراوانیِ نعمتهای طبیعی است، او عدالت را میگسترد، دین و ایمان را تصحیح و اعاده میکند و دشمنان اسلام را شکست میدهد.[13]
مطابق مطالب عنوان شده در این لغتنامه:
1. «مهدی» عنوانی بوده که برای تجلیل از خلفای چهار گانه توسط مسلمانان اولیه به کار میرفته است.
2. این واژه در قرآن به طور مستقیم ذکر نشده است (در عین حالی که شیعه معتقد است آیاتی به صورت ضمنی به دوران حکومت حضرت اشاره دارند).
3. در این لغتنامه به ویژگیهای دوران پس از ظهور از نظر شیعه توجه شده است.
حال بررسی این مفاهیم را در دایره المعارفهای غربی پیمیگیریم.
ج- دایرة المعارفها
دایرة المعارف ویکیپدیای انگلیسی[1]
در این دایرة المعارف واژه «مهدی»[2] مفهومی آخرت شناختی و از پیشگوییهای اسلام معرفی شده که در 7 یا 9 یا 19 سال پیش از روز قیامت به همراه عیسی ظهور میکند و جهان را از بیعدالتی، بدیها و حکومتهای ستمگرانه پاک میکند. همچنین به اهمیت و پایهای بودن این عقیده نزد شیعه و ارتباط آن با امام دوازدهم شیعه اشاره میشود. پس از آن در بخشهایی مجزا عقاید فرقههای مختلف اسلامی در مورد مهدی را شرح میدهد.
در بخش دکترین اهل سنت، ابتدا به موافقان عقیده مهدویت اشاره میشود. در این دیدگاه، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، به طور متوالی در احادیث سنی به عنوان تأسیس کنندة خلافت معرفی شده است. او انسانی عادی است که از پدر و مادری عادی، زاده میشود. سپس به احادیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اشاره میشود که مهدی از خانواده پیامبر و همنام وی ـ که پدر وی هم همنام پدر پیامبر است ـ معرفی شده است. البته به نظر برخی از روشن فکران مسلمان که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را مصلحی که باعث اتحاد امت و اشاعه اسلام میشود، نیز اشاره میشود. دیدگاه دوم در میان اهل سنت در این مقاله متعلق به روشنفکرانی نوگراست که به کلی منکر عقیده مهدویت هستند. به عنوان مثال: جواد احمد قمیدی (1951 م) در یکی از کتب خود به ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هیچ اشارهای نمیکند و دلیل این امر را ضعف احادیث مهدویت و یا ساختگی بودن آنها میداند و با فرض صحت برخی از احادیث هم آنها را در اشاره به برخی خلفا مانند: عمربن عبدالعزیز میشمارد. طبق نظر این گروه دیگر مهدی پس از این نخواهد آمد و در این زمان نباید منتظر وی بود.
در ارائه دکترین شیعه در باب مهدویت، به اساسی بودن این عقیده نزد شیعه اذعان میشود:
شیعه، مهدی را همان امام دوازدهم خود میداند که در سال 255 هجری (874 م) متولد شده و اکنون نیز زنده و در غیبت است. مقاله به نظر «موژان مؤمن»[3] در مورد عقیده مهدویت در شیعه میپردازد که شیعیان عموماً مهدی را فردی جوان با قامتی معمولی و صورت و مو و محاسن زیبا میدانند که در سالی غیر فرد (زوج) در کنار خانه خدا ـ مقام ابراهیم ـ ظهور میکند و مردم با او بیعت میکنند. همراه او عده ای برگزیده نیز بازگشت میکنند و دشمنان وی توسط دجال تک چشم و سفیانی رهبری میشوند و پس از نبرد نهایی میان مهدی و دشمنان وی، او و پیروانش بر ظلمت غلبه میکنند و پس از چند سال از حکومت مهدی، عیسی نیز به زمین باز میگردد. پس از آن مقاله به روایاتی از کتب شیعه اشاره میکند که در آن به ویژگیهای حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همچون فراگیری حکومت، اشراف کامل حضرت به تمام مردم عالم و یا برخی خصوصیات ظاهری ایشان اشاره مینمایند.
در ادامه مقاله به نقل از موژان مؤمن به رایجترین علائم اشاره شده برای ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نزد شیعه اشاره میشود که عبارتند از:
· تقابل و جنگ مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با مسلمانانی که تنها در ظاهر مسلمانند، ولی در واقع پایبندی به احکام و قوانین اسلامی ندارند.
· وقوع دو مرگ سرخ (خونریزی) و مرگ سفید (بلا و مرض) پیش از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که دو سوم مردم جهان را هلاک می کند.
· ظهور دجال تک چشم، سفیانی و یمانی.
· وقوع جنگی بزرگ در سوریه و نابودی آن.
· وقوع مرگ و ترس در عراق و نیز ظهور آتش در آسمان.
روایاتی از منابع اهل سنت نیز مورد اشاره قرار میگیرند که در آنها مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از خانواده پیامبر معرفی شده که امر فرجش در یک شب اصلاح میشود و همان گونه که جهان از ستم پرشده، آن را مملو از عدل مینماید و هفت سال نیز حکومت میکند.
در ادامه نظر صوفیه در مورد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم مورد بحث قرار می گیرد و با نقل جملهای از «ابن حجر هیتمی» که رد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشانه بی ایمانی است؛ اعتقاد ایشان به مهدویت بیان میشود. همچنین در بخش قابل توجهی از مقاله، عقیده فرقه احمدیه (قادیانیه) که یکی بودن تجسم مهدی و عیسی علیه السلام و دیگر منجیان وعده داده شده، مورد بررسی قرار گرفته است.
مدعیان مهدویت در طول تاریخ بخش دیگری از مقاله را تشکیل میدهد. در این بخش «مختار» و ادعای او درباره «محمد حنفیه» به عنوان اولین حرکت صورت گرفته در تاریخ اسلام تحت واژه «مهدی» معرفی شده است. محمد بن عبدالله نفس زکیه، سید علیمحمد باب(1819–1850) ، مهدی سودانی (1881)، میرزا غلاماحمد قادیانی (1889) و نیز القحطانی (1979) از جمله افراد مورد اشاره به عنوان مدعیان مهدویت در این نوشتار هستند.
انتهای مقاله «مهدی» در ویکیپدیای انگلیسی نیز بسیار قابل توجه و تأمل است. این مقاله در انتها به جریانی میپردازد که از نظر نویسنده چنان جایگاهی داشته که در این مقاله علمی بدان اشاره شود. جریان مربوط به مقالهای است که فردی با نام «محمدرضا رستمی درون کلاه» (استاد دانشکده شیمی دانشگاه تربیت مدرس) در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۸۹ برابر با ۱۹ آوریل ۲۰۱۱ منتشر میکند و در ذیل آن، نام خود و نام مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به عنوان نویسندگان آن معرفی مینماید.[4]
این دایرة المعارف در ذیل واژه «مهدویت»[5] نیز به عقیده شیعیان دوازده امامی به مهدویت میپردازد و آن را عقیده و تلاش برای آمدن مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تعریف میکند و وی را احیاکننده مکتب و برقرارکننده عدالت از منظر شیعیان میشمارد. در ادامه نیز جملهای از حجهتالاسلام پور سید آقایی مدیر موسسه آینده روشن در قم نقل میشود که «مهدویت یک شناسه و کد برای انقلاب و روح آن است.»
همچنین این دایرةالمعارف مقالاتی در زمینه مفاهیم آخرتگرایانه در اسلام، دجال و برخی عبارات مرتبط دارد.
دایرة المعارف بریتانیکا
این دایرة المعارف که بریتانیایی بوده و قدمت نسخههای کاغذی آن به 1768 میلادی می رسد[6]، در مورد مفاهیم مهدوی مطالب چندی عرضه کرده است. این منبع «مهدی» را مفهومی آخرتگرایانه در اسلام میداند که اشاره به نجاتبخشی مسیحایی میکند که جهان را از عدالت و انصاف پر مینماید، مکتب صحیح را اعاده میکند و عصر طلایی 7، 8 یا 9 ساله در پایان جهان را راهبری میکند. قرآن (کتاب آسمانی مسلمانان) به او اشاره نکرده و اغلب در روایات غیر قابل اعتماد که از پیامبر اسلام نقل شده، به وی اشاره شده است. اگرچه در میان اهل سنت به ویژه متکلمین سوالاتی در مورد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مطرح شده ولی این عقیده، باوری اساسی نزد شیعه محسوب میشود.
این دایرة المعارف در ادامه مینویسد:
به نظر میرسد باور مهدویت در همان صدههای نخستین پس از ظهور اسلام (قرن 7 و 8 میلادی) در میان پریشانی و تسلسل مکاتب و شورشهای سیاسی، پیشرفت کرده باشد. به نظر میرسد، اولین بار در 686 میلادی «مختاربن ابوعبید ثقفی»، رهبر شورش مسلمانان غیر عرب در عراق، با بیعت کردن خود با فرزند علی علیه السلام، پسرعموی پیامبر و چهارمین خلیفه مسلمانان، این عقیده را مورد استفاده قرار داد. مختار اعتقاد داشت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همان «الحنفیة» است که در قبر خود زنده بوده ولی در غیبت است و برای نابودکردن دشمنان خود ظاهر خواهد شد. در 750 میلادی نیز نهضت عباسیون از احادیث غیبگویانة رایج که مهدی را برخاسته از خراسان در شرق و با پرچمهای سیاه میدانست، شکل گرفته و استفاده برد.
از دید نویسنده این مقاله در دایرة المعارف بریتانیکا، اعتقاد به مهدی در زمانهای بحرانی مورد تأکید و توجه بیشتری قرار گرفته به طور مثال پس از جنگ «لاس ناواس دتولوسا»[7] در 1212 میلادی وقتی مسلمین قسمت اعظم اسپانیا را از دست دادند، مسلمانان اسپانیایی روایاتی منسوب به پیامبر را پخش کردند که در آنها بازپسگیری اسپانیا توسط مهدی، پیشگویی شده بود. به همین ترتیب در هجوم ناپلئون به مصر نیز مردی با ادعای مهدویت در شمال آفریقا ظهور کرد.
در ادامه نیز مقاله به برخی مدعیان متأخر مهدویت اشاره می کند:
از آنجایی که مهدی اعادهکننده قدرت سیاسی و طهارت مذهبی اسلام دانسته میشود، انقلابهای اجتماعی بسیاری در جوامع اسلامی از این عنوان برای خود بهره بردهاند. به طور ویژه شمال آفریقا بستر ظهور افراد تحت نام «مهدی» بوده است که از جمله این افراد می توام به «عبیدالله» مؤسس سلسله فاطمیون، «محمدبن تومَرت»[8] پایه گذار حرکت «الموحدون» در مغرب در قرن 12 و نیز «محمد احمد سودانی»[9] که در سال 1881 بر ضد حکومت مرکزی مصر قیام کرد، نام برد.
نکتهها:
· ارجاع بسیاری مقالات فوق به منابعی بازمیگردد که نه توسط شیعیان و حتی مسلمانان، بلکه توسط مستشرقین و روشنفکرانی نگاشته شده که نگاه خاص و مغرضانه در نوشتار آنها هویداست. اسقف سابق اورشلیم رئیس بخش اسلام در لغتنامه مذاهب آکسفورد است و بسیاری مقالات را در حیطه شیعهشناسی در دایرهالمعارفهایی از جمله بریتانیکا و دایرهالمعارف جهان اسلام مدرن، دکتر موژان مؤمن، پزشک بهایی همکار دانشگاه آکسفورد انگلیس مینگارد[10]. این نکته بسیار حائز اهمیت است که غرب با چه عینکی به معارف اسلامی و شیعه نگاه میکند.
· عدم ارائه مفاهیم اساسی در زمینه مهدویت و یا ارائه ناصحیح مطالب اساسی و در مقابل ارائه مطالبی بیاهمیت[11] نکته دیگری است که در این مقالات به طور واضح دیده میشود.
· مقاله ویکیپدیا گرچه جامعتر به بحث مهدویت نگریسته، ولی از چند منظر قابل تأمل است: اول آنکه بسیاری از قسمتهای مقاله ـ به ویژه مواردی که قابل بحث هستند ـ به صورت گذرا و با کمترین ارجاع بیان شده است که از آن جمله میتوان به مدت زمان حکومت حضرت، شیوه قیام، علائم ظهور و ... اشاره نمود. در درجه دوم دیدگاه شیعه در این مقاله به صورتی افسانهای و اسطورهای معرفی شده است به طوری که کمتر کسی با خواندن دیدگاه شیعه به طرف آن جذب شده و آن را حقیقی میانگارد.
· مقاله بریتانیکا از جهت گستردگی، ارجاعات و صحت مطالب درجهای به مراتب ضعیفتر دارد و همان گونه که دیده میشود، بیش از آنکه به اصل باور مهدویت پرداخته شود، به مدعیان و قیامهای صورت گرفته بر اساس این عقیده تأکید شده است و حتی اصل عقیده با ذکر عبارت «عدم اشاره قرآن و روایات معتبر به مهدی» مورد تشکیک واقع گردیده است.
ادامه دارد ...
*زهیر دهقانی آرانی
[1] - Oxford Dictionary.
[2] - http://oxforddictionaries.com/definition/Mahdi?q=mahdi.
[3] - Longman Dictionary.
[4] - http://www.ldoceonline.com/dictionary/Mahdi-the.
[5] - Merriam-Webster Dictionary.
[6] - http://www.merriam-webster.com/dictionary/mahdi.
[7]" - The Concise Oxford Dictionary of World Religions", OXFORD UNIVERSITY PRESS, 2000-2002, ISBN 019860601x
مطابق توضیحات مقدمه این لغتنامه (ص 10553-10567)، بخش اسلام را در این لغتنامه چند استاد برجسته از جمله "Dr Kenneth Cragg" (اسقف سابق اورشلیم و سرپرست کالج مرکزی)، "Zahid Hussein" (محقق و پژوهشگر پیشین)، "Dr Y. Raef" (استاد مطالعات اسلامی و عربی)، "Dr Penelope Johnstone" (ناظر زبان عربی آکسفورد) و"Mr P. J. Stewart" (مدرس بوم شناسی) نگاشتهاند.
لازم به ذکر است به دلیل عدم دسترسی به لغتنامه چاپی، آدرسها از لغتنامه الکترونیکی (E-Book) داده شده است.
[8] - ص 481.
[9] - Ali ibn Muammad Simmari – در متن لغتنامه چنین لغتی به عنوان نام امام دوازدهم نوشته شده است. ظاهراً نام وکیل چهارم امام عصر به صورت اشتباهی به عنوان نام ایشان درج شده است! البته این کتاب ذیل واژه "Ithna Ashary(y)a" (ص 2653) ضمن شمردن امامان شیعه، امام دوازدهم ایشان را "محمد المهدی" معرفی می کند.
[10] - ص 2015.
[11] - The Oxford dictionary of Islam
[12] - ص 185.
[13] - Esposito John L., "The Oxford dictionary of Islam", Oxford University Press, October 2004
[1] - http://en.wikipedia.org
برای بررسی بیشتر عملکرد، اهداف و موفقیتهای این دایرة المعارف رایگان اینترنتی میتوانید مقالهای با نام «پروندهای برای ویکیپدیا» که در آدرس زیر آمده مطالعه نمایید: http://forum.p30world.com/showthread.php?t=132144
[2] - http://en.wikipedia.org/wiki/Mahdi
[3] -Moojan Momen
[4] - برای اطلاعات بیشتر میتوانید به آدرس زیر مراجعه نمایید:
http://harimeyas.com/tag/محمدرضارستمی درون کلاه.
[5] - http://en.wikipedia.org/wiki/Mahdaviat
[6] -http://www.corporate.britannica.com/?page_id=94
[7] - "Las Navas de Tolosa
نام جنگی که در بین اعراب و مسلمانان به «معرکه العقاب» معروف است و نتیجه آن شکست مسلمین و خروج آنها از سرزمین اسپانیا و آندلس بوده است. ر. ک به: http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Las_Navas_de_Tolosa
[8]- http://en.wikipedia.org/wiki/Ibn_Tumart
, http://shamim.valiasr-aj.net/include/VIEW.php?bankname=VAGEHLIST&code=28&RADIF=21
[9] - http://fa.wikipedia.org/wiki/ محمد احمد.
[10] - http://bahaikipedia.org/Moojan_Momen (دایره المعارف عقاید و آیین بهاییت)
[11] - مانند ارائه مقالهای که نام نویسنده آن امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف درج شده بود.
- ۹۲/۰۴/۲۹
با مطلب خداحافظ احمدی نژاد بروزم
التماس دعا