عرفان بافتنی و یافتنی :: روش روشن

روش روشن

دین،فرهنگ،سیاست



تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
رمزینۀ سایت

  • ۰
  • ۰

جهان «درون»، بسیار پیچیده‌تر و شگفت‌تر از «برون» است.

آنچه در دل‌ها می‌گذرد،

آنچه بر اندیشه‌ها خطور می‌کند،

آن کشش‌های روحی به سوی «برترین»ها،

آن جاذبه‌ای که مسائل مربوط به «روح»، «عرفان» و «معنویات» برای انسان دارد ـ به خصوص در سنین خاصّی از جوانی‌ ـ همه، نشان‌دهنده «عمق وجود» و «ژرفای هستی» است.

خودمانی‌تر حرف بزنیم:

گاهی، از حرف‌های تکراری و موضوعات عادی و مسائل روزمرّه، خسته و زده می‌شویم.

دلمان می‌خواهد چیزی بخوانیم، از دنیایی دیگر؛ کتابی مطالعه کنیم، با محتوایی درون‌گرا؛ صحبتی بشنویم، با چاشنی‌هایی از عرفان و روان؛ کایاتی مطالعه کنیم، مربوط به عالم ارواح، قدرت نمایی‌های شگفت، معجزات و کرامات و ...

اینها نشان می‌دهد که جان ما، ذاتاً با این‌گونه سوژه‌ها گره خورده است. نیاز فطری ما، تقویت این بُعد از وجود است.

گاهی، هرچه بیشتر می‌پرسیم، کمتر جواب می‌شنویم؛ هر چه بیشتر تشنگی نشان می‌دهیم، کمتر سیرابمان می‌کنند و هر چه علاقمند‌تر می شویم، «صاحبان راز»، بیشتر بخل می‌ورزند.

راستی چرا؟...

آیا مباحث عرفانی و وادی‌های سیر و سلوک، همیشه اینگونه بوده است؟

اساساً کشف و کرامات، تا چه حد درست و جدّی است؟

مدّعیان، تا چه حدّ راست می‌گویند؟

مریدان، چه اندازه از روی فهم و بصیرت، شیفته می‌شوند؟

از انصاف نباید گذشت. این‌گونه امور که در هاله‌ای از تقدّس و در پرده‌ای از «ارزش‌های برین» قرار گرفته، برای آنان که «کم ظرفیّت»‌اند، گاهی هم گمراه کنند و غرور آور است.

در این عالم، هر چیزی «اصل» دارد و «بدل».

بدل سازی، خودش نشانه ارزشمندیِ آن «اصل» است؛ که اگر کسانی دسترسی به اصل ندارند، سراغ بدل‌ها می‌روند.

در این میان، ساده لوحان، فریب می‌خورند و دکانداران، فریب می‌دهند.

تکلیف صاحبان اصلی «راز» و عارفان حقیقی و دارندگان «کشف» و «شهود» چیست؟

اگر گاهی کتمان می‌کنند، از ترس همین نا اهلان است.

اگر بروز نمی‌دهند، به خاطر بی‌ظرفیتی برخی از افراد است.

اگر ما نتوانستیم «طعم عرفان» و «علم سلوک» را بشناسیم و بچشیم، حقّ انکار و نفی اصل قضیه را نداریم.

مگر می‌توان با دیدن «طلای مصنوعی»، منکر «طلای واقعی» شد؟

مدّعیان دروغین «پیامبری» هم در طول تاریخ، بسیار بوده‌اند. این نباید سبب بی‌اعتقادی به اصل «نبوّت» و «وحی» گردد.

به هر حال، بعضی عارفند، برخی هم «عارف نما»!

بعضی «اهل دل» اند، برخی «اهل هوس»!

بعضی می‌یابند، بعضی هم می‌بافند.

هرگز با «بازی با الفاظ» و ردیف کردن اصطلاحات عرفانی، کسی «عارف» نمی‌شود.

ادای عرفان در آوردن، با عارف بودن خیلی فاصله دارد.

اساس عرفان، شناخت و محبّت خدا و پایبندی به «امر» و «نهی» اوست. اگر کسی هزار ادعا داشت، ولی در عمل، پایبند «شرع» و متعبّد به آداب و سنن دین نبود، از همان دکان داران است که مغازه دو نبش، باز کرده است!

عرفان، «یافتن» است، نه «بافتن»!...

باری! عطش و عشق به امور عرفانی و رمز و راز جهانِ لطیف‌تر از مادیّات و ژرف‌تر از طبیعت را می‌توان فرو نشاند؛ امّا راهش ظریف است.

طیّ این مرحله، بی‌همرهی خضر مکن

ظلمات است، بترس از خطر گمراهی




  • ۹۲/۰۳/۲۰
  • محمد مهدی رضایی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی